Web Analytics Made Easy - Statcounter

غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در پاسخ به تشکیل حزب جدید در جریان اصولگرایان به نام جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی و اینکه این حزب دارای چه اهدافی است، گفت: با جبهه‌هایی که یک شبه با اهداف خاص و در نزدیکی انتخابات ایجاد می‌شوند تا یک موضوعی را به سرانجام برسانند، قطعا مشکلات سیاسی کشور حل و فصل نخواهد شد و تا مشکلات سیاسی حل و فصل نشود، مشکلات اقتصادی و اجتماعی هم سروسامان نخواهد گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود:‌ بزرگترین مشکل کشور نداشتن احزاب قوی است. تا زمانی که تحزب راه نیفتد ما دچار همین نقصان‌ها و مشکلات و گرفتاری‌ها هستیم. من نمی‌گویم تشکیل جبهه‌ها بد است، اگر در خلاء وجود احزاب، این گروه‌ها و جناح‌ها و دسته‌بندی‌ها شکل بگیرد، اشکال ندارد. بخشی از جامعه متعلق به آنها بوده و ما بدخواه و کم‌بین نیستیم. حتما هم بیاید، تشکیل بشود و کار کند. اما موضوع کشور گره‌خورده به این مسائل نیست. اتفاقا این جناح‌های یک شبه چون ریشه ندارند، خیلی زود خشک شده و برچیده می‌شوند.

این نماینده پیشین مجلس تصریح کرد: صدها جبهه به این شکل، در این ۴۷ سال تشکیل شد و بعد اثری از آن پیدا نشد. خوبی حزب این است که پاسخگوی کسانی هستند که به آن رای دادند و تابع حزب هستند، شعار آن حزب شبانه تغییر نمی‌کند، ریشه‌دار است. شما می‌دانید که نگاه اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و سیاسی‌ احزاب چیست اما درباره گروه‌ها و جناح‌های یک شبه، شما چیزی نمی‌بینید.

وی افزود: بنابراین چه خوب است که ما احزاب‌ را تقویت کنیم و بتوانیم احزاب قوی داشته باشیم. مشکل ما نداشتن تحزب است، مخالفتی با تشکیل این جبهه‌ها نداریم اما این جبهه‌ها نمی‌توانند درد کشور را به شکل دائمی حل کنند، ضمن اینکه این جبهه‌ها بعد از انتخابات منحل می‌شوند و معلوم نیست آیا حضور دارند و در قبال شعاری که دادند، نماینده‌ای که انتخاب کردند و مردم با استناد آن، به آن نماینده رای دادند، پایبند هستند، اگر به اصولشان پایبند نباشند باید یقه چه کسی را چسبید، این‌هامعلوم نیست. اما حزب پاسخگو است.

ایمن‌آبادی در پاسخ به این سوال که آیا این جبهه جدید در حمایت از آقای قالیباف برنامه‌ریزی می‌کند یا علیه او گفت:‌ نمی‌دانم این جبهه در حمایت از چه کسی می‌خواهد کار کند. اما به خاطر اینکه در اثر یک موضوع و در یک مقطع زمانی خاص تشکیل می‌شوند، قابل تکیه نیستند. امروز مردم با این شرایطی که در کشور وجود دارد این جبهه‌ها را مجموعه‌هایی سوخته می‌دانند و این مجموعه‌های سوخته نمی‌توانند برای مردم خط سیر تعیین کنند.

وی تصریح کرد: مقداری خوب است که این جبهه‌ها با مسائل اجتماعی آشنا شوند و بیشتر به کف خیابان بیایند و صحبت‌های مردم را بشنوند. مشکلات امروز مردم این موارد نیست. این افراد کسانی هستند که با همه شعارهایی که دادند، چون هیچ اقدامی انجام ندادند مردم تا اینجای کار اقبال خوشی به این افراد نخواهند داشت.

ایمن‌آبادی در پاسخ به این سوال که در طول سالیان گذشته احزاب و جریان‌های سیاسی در جریان اصولگرایی داشتیم که در انتخابات‌های مختلف آمدند و رفتند اما فقط نام عوض کردند عوض کردن نام‌ها چه تاثیری داشته است، گفت: چهره این آدم‌ها برای مردم مشخص شده است. مردم می‌دانند که این افراد فقط اسم عوض می‌کنند اما ماهیت عوض نمی‌کنند. با اسم عوض کردن نمی‌شود به مردم آدرس غلط داد؛ مردم الان هوشیارتر از این داستان‌ها هستند. این افراد آدرس غلط می‌دهند و می‌خواهند چهره جدید بسازند، همین کارشان نشانه ضعف است. شما مگر مشکلی دارید که پوست می‌اندازید و چهره‌تان را عوض می‌کنید؟ بنابراین فکر می‌کنم که اقبال بسیار بسیار ضعیف‌تری در پیش دارند. دولت و مجلس فعلی باید متوجه شده باشند که چقدر اقبالشان در بین مردم ریزش کرده است.

وی در پاسخ به این سوال که با توجه به انتقادات نمایندگان مجلس از دولت و چند دستگی بین طیف‌های این جریان آیا انتظار می‌رود شاهد اتفاقات جدید در ترکیب سیاسی اصولگرایان باشیم، گفت:‌ اکثریت مردم می‌گویند مطرح کردن انتقادات بازی سیاسی است و با نزدیک شدن به انتخابات می‌خواهند پوست اندازی فریبنده انجام دهند اما مردم گوش نمی‌دهند و بسیار ناراحتند. این صحبت‌ها و حمله به دولت را باور نمی‌کنند. تقصیر همه ضعف‌های دولت از حمایت‌های بی‌حد و حصر مجلس است. مجلس آنقدر به وظیفه خود عمل نکرد تا دولت دچار خطا شد.

وی افزود: امروز در قانون می‌بینید که گفتند کالا باید به قیمت شهریور ۱۴۰۰ برگردد. شما نمی‌توانید هیچ کالایی را با این قیمت پیدا کنید. مجلس چه کار کرد؟ قانونی در بودجه ۱۴۰۱ دارید که دولت وظیفه دارد کالا را به قیمت شهریور ۱۴۰۰ به شما تحویل دهد. شما کدام کالایی را با این قیمت پیدا می‌کنید؟ مجلس با همه شکست‌ها قانون خودش را پیگیری کندننن هیچ چیز دیگر نمی‌خواهیم. شعار و حرف نمی‌خواهد. مردم آنقدر که خلاف شنیدند دیگر گوش‌شان نمی‌شنود.

بیشتر بخوانید:

آقای رئیسی! از کدام قطار پیشرفت حرف می‌زنید؟/ این آمارها را ببینید کنایه یک روزنامه به دولت رئیسی: «قطار فقر» از «قطار پیشرفت»، سبقت گرفته
نماینده مجلس: مردم در «قهر اجتماعی» به سر می‌برند / تا وقتی ماشین اقتصاد کشور درست نشده با تغییر «راننده» راه به جایی نخواهیم برد

۲۱۲۲۰

کد خبر 1727282

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: مجلس یازدهم اصلاح طلبان اصولگرایان جبهه ها ایمن آبادی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۱۴۶۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟

مهرداد حجتی -روزنامه اعتماد-این روز‌ها در رادیو و تلویزیون تبلیغاتی پخش می‌شود با این مضمون که امسال در «فلان مکان» هر کالایی را می‌توان به قیمت پارسال خریداری کرد! و این لابد بهترین تبلیغ برای آن مجموعه است که کالا‌های خانگی را عرضه می‌کند. سال‌ها دورانی که قیمت‌ها برای مدتی طولانی ثابت و بدون افزایش می‌ماند، گذشته است و مردم همچون خاطره‌ای محو از آن یاد می‌کنند. افزایش قیمت‌ها مدت‌هاست که تبدیل به یک روال شده است و این آرزوی مردمی که انتظار یک دوره باثبات و آرام را سال‌هاست می‌کشند به انتظاری دور از دسترس تبدیل کرده است. آرزویی نزدیک به محال! شاید شما هم در تاکسی، مترو یا اتوبوس از دهان این و آن شنیده باشید که دوران باثباتی را به یاد می‌آورند که در آن سال‌ها «خودکار بیک»، پنج ریال بود و یک ریال هم به تنهایی دارای ارزش بود و می‌شد با آن کالایی همچون پاک‌کن، مدادتراش یا مداد خرید! بلیت اتوبوس شهری از میدان راه‌آهن تا سرپل تجریش، دو ریال بود در صورت استفاده از تاکسی، باقیمانده سکه ده ریالی به شما با سکه خردتر بازگردانده می‌شد! در آن روزگار کسی هرگز تصور نمی‌کرد که روزگاری خواهد آمد که به یک میلیارد تومان گفته شود؛ یک تومان! چون واقعا ۱۰ ریال یک تومان بود. همان ارزش واقعی‌اش که می‌شد با آن اقلامی خریداری کرد! آن روز‌ها هیچ کس تصور نمی‌کرد، روزی بانک مرکزی، اسکناس صد هزار یا پانصد هزار تومانی هم عرضه کند! به همان اندازه که پیش‌بینی روزگاری، چون امروز در چند دهه بعد محال بود، حالا دستیابی به دورانی با ثبات، چون آن روز هم محال و دور از دسترس به نظر می‌رسد. آرزوی بازگشت به دوران ثبات! سعید حجاریان به وضعیتی، چون امروز، «وضعیت ابنُرمال» می‌گوید، وضعیتی در تقابل با «وضعیت نرمال». به تعبیری «وضعیت استثنا» در برابر «وضعیت عادی». او سال ۹۲، طی گفتاری، موضوع «نرمال‌سازی» را مطرح کرد و آن را پروژه مطلوب دولت تازه بر سر کار آمده «حسن روحانی» تلقی کرد. پروژه‌ای که قرار بود دولت روحانی، به موازات تلاش‌های داخلی، با تلاش‌های دیپلماتیک به آن برسد. حجاریان «پروژه دموکراسی‌خواهی» را منوط به «نرمال‌سازی» کشور دانسته بود. اتفاقی که به دلیل کارشکنی‌های مداوم و مانع‌تراشی‌های مکرر در داخل و روی کار آمدن دولت «ترامپ» در امریکا رخ نداد تا اینچنین یک فرصت تاریخی برای بهبود وضعیت از دست برود. منظور از رسیدن به «وضعیت نرمال»، عادی شدن همه چیز در همه عرصه‌ها از جمله «اقتصاد» بود. به عبارتی «رسیدن به یک ثبات» در «وضعیت اقتصادی». در چنین وضعیتی - وضعیت نرمال - هیچ شهروندی نگران فردای خود نیست. بیم از دست دادن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه، وضعیت روانی جامعه را در هم نمی‌ریزد و آرامش جامعه را به هم نمی‌زند. در وضعیت نرمال، قیمت کالا‌ها برای مدت طولانی - سال‌ها - ثابت می‌ماند و هیچ شهروندی نگران، افزایش قیمت‌ها نیست، چون ریال یا تومانی که در جیب دارد، ارزشش ثابت می‌ماند و مدام دچار افت یا نوسان نمی‌شود. در مقابل چنین وضعیتی، «وضعیت ابنرمال» یا «استثنا»، شرایط اقتصادی را در هم می‌ریزد و دچار بی‌ثباتی می‌کند. به همین خاطر هم، هر آینه بیم از دست رفتن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه وجود دارد و همین عرصه اقتصادی را آشفته و دچار بی‌ثباتی می‌کند. در «وضعیت نرمال» امکان جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری وجود دارد. اما در «وضعیت ابنرمال» نه تنها این امکان از دست می‌رود که حتی منجر به فرار سرمایه هم می‌شود. اتفاقی که بلافاصله پس از توقف «برجام» در پی خروج «ترامپ» از آن رخ داد. آن اتفاق، برنامه‌های حسن روحانی را در هم ریخت و او را در داخل با بحران‌هایی روبه‌رو کرد. در چنین شرایطی مخالفان او که در حقیقت «مخالفان برجام» و «پروژه نرمال‌سازی» بودند، با حمایت بخش‌هایی در حاکمیت، دست بالا را پیدا کردند. این فرصت که بتوانند فشار خود را با در اختیار‌گیری تریبون‌هایی بیشتر کنند. همان گروه که بار‌ها به «جواد ظریف» و تیم مذاکره‌کننده، تاخته بود و پس از توافق ایران با ۱+۵، کمیسیونی ویژه برای بررسی آن دستاورد، یعنی «برجام» تشکیل داده بود! حالا، اما آن گروه با خروج یک طرفه ترامپ از برجام، گویا به خواسته قلبی خود رسیده بود، چون فردای آن شادمانه در صحن علنی، با هیاهوی فراوان «برجام» را آتش زده بود! هر چند اقدامی نمادین، اما از منظر دولت، اقدامی مخرب تلقی شده بود. به سخره گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور که توانسته بود کشور را پس از سال‌ها از زیر تحریم‌های فلج‌کننده خارج کند و چشم‌اندازی امیدوار‌کننده پدید آورد چندان سنجیده به نظر نرسیده بود. هر چه بود در عرصه اقتصادی، کشور به آرامش رسیده بود و کشور‌های بزرگ، داوطلب سرمایه‌گذاری در ایران شده بودند، چون وضع به سرعت به سوی عادی شدن و ثبات پیش رفته بود. «عبدالله رمضان‌زاده» از دولتمردان دولت اصلاحات، سال ۹۲، از پروژه «آوار‌برداری» سخن به میان آورده بود. او گفته بود، پس از هشت سال، آنچه از دولت پیشین -احمدی‌نژاد- برجا مانده است، «انبوهی ویرانی» است که باید توسط دولت بعد، ابتدا آوار‌برداری و سپس بازسازی صورت گیرد. پروژه‌ای که بر عهده حسن روحانی و دولتش نهاده شده بود و او نه تنها باید به سرعت خرابی‌های گذشته را جبران می‌کرد که ضمن آن باید به بازسازی هم توجه نشان می‌داد. آن هم با خزانه‌ای که خالی شده بود و بدهی انبوهی که باقی مانده بود. روزی که احمدی‌نژاد بر سر کار آمده بود، «خاتمی» خزانه‌ای پر پول و صندوق ذخیره ارزی انباشته‌ای را برای او باقی گذاشته بود. اما «پول‌پخشی»‌های مداوم و بی‌حساب کتاب احمدی‌نژاد که گاه با «گونی» پول‌ها را در سفر‌های استانی جابه‌جا می‌کرد، نه تنها آن اندوخته را بر باد داده بود که حتی درآمد هنگفت حاصل از فروش نفت - بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار- را هم نابود کرده بود! رقمی که هیچ‌گاه توسط هیچ نهادی بررسی نشد و رییس دولت وقت بابتش هیچ‌گاه بازخواست نشد!
آنها که خواستار توقف برجام و حتی خروج از آن بودند، در حقیقت در صف نوبت دولت بعد ایستاده بودند. مرور اعضای کمیسیون بررسی «برجام» می‌توانست تصویری از دولت، مجلس و فردای سیاسی کشور را پس از دولت روحانی به دست دهد:

 
نقوی‌حسینی نماینده ورامین (اصولگرایان رهروان ولایت)، اسماعیل کوثری نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، محمدحسن ابوترابی‌فرد نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، کارخانه‌ای نماینده همدان (اصولگرایان رهروان ولایت)، حسین نجابت، نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، زاهدی نماینده کرمان (اصولگرایان رهروان ولایت)، علیرضازاکانی نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، مهرداد بذرپاش نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، علاء‌الدین بروجردی نماینده بروجرد (اصولگرایان رهروان ولایت و رییس کمیسیون امنیت ملی)، سیدمحمود نبویان نماینده تهران (اصولگرایان جبهه پایداری)، حقیقت‌پور نماینده اردبیل (اصولگرایان رهروان ولایت)، منصوری‌آرانی نماینده آران و بیدگل (اصولگرایان رهروان ولایت)، وحید احمدی نماینده کنگاور (اصولگرایان رهروان ولایت)، مسعود پزشکیان نماینده تبریز (اصلاح‌طلب) و تاجگردون نماینده گچساران (اصلاح‌طلب). در میان آن همه اصولگرا فقط دو تن اصلاح‌طلب بودند. تقریبا تصویری بی‌نقص از آنچه در پیش رو بود.
حجاریان درباره دوپارگی سیاسی در فردای «برجام» گفته بود؛ کشور به دو گروه، «برجامی‌ها» و «نابرجامی‌ها» تقسیم خواهد شد. «برجامی‌ها» که خواهان گفتگو و عادی‌سازی روابط با جهانند و به خروج از انزوای کشور و عادی شدن اوضاع می‌اندیشند و «نابرجامی‌ها» که اساسا از بیخ و بن با هر نوع گفتگو و تعامل با جهان، خصوصا غرب مشکل دارند و همواره از تحریم‌ها استقبال می‌کنند. شاید به این دلیل که در «وضعیت ابنرمال»، آنها دست بالا را پیدا می‌کنند. «وضعیت ابنرمال» راه را برای هر نوع شفاف‌سازی می‌بندد. مراودات اقتصادی - تجارت - امری سیاسی و امنیتی می‌شود که باید در لایه‌هایی پنهان تصمیم‌گیری شود. دالان‌هایی پنهان برای افرادی خاص گشوده می‌شود و تجارتی نهان شکل می‌گیرد که از چشم ناظران پنهان می‌ماند. امتیاز‌هایی در همان لایه‌ها تقسیم شده و پول و ارز به ابزاری برای معادلات سیاسی بدل می‌شود. در چنین وضعیتی است که مسائلی همچون «چای دبش» هم رخ می‌کند. در شرایطی که کشور از همه سو تحریم و ارتباط نظام بانکی کشور با نظام بانکی جهان - به دلیل نپیوستن به FATF - قطع است، افرادی خاص دست بالا را در اقتصاد کشور پیدا می‌کنند که توانایی دور زدن تحریم‌ها و معامله در پشت در‌های بسته را دارند. اتفاقی که قرار بود پس از دوران حسن روحانی رخ دهد و کشور به سرعت وارد دالانی از حوادث شود که تا پیش از آن هرگز تجربه نکرده بود. برگزاری دو انتخابات، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ بدون حضور کاندیدا‌های شاخص اصلاح‌طلب، عرصه را یکدست در اختیار همان گروهی قرار داد که از همان ابتدا با «برجام» مساله داشت. دولتی بر سر کار آمده بود که هیچ برنامه اقتصادی مدوّنی در دست نداشت، برخلاف ادعای «برنامه هفت هزار صفحه‌ای» که در دوران کاندیداتوری در تلویزیون گفته بود، دست رییسی از هر برنامه‌ای کاملا خالی بود! انسداد مذاکرات پس از مدتی تلاش نافرجام در جهت احیای برجام، هر چشم‌انداز احتمالی را از بین برده بود. شعار «نگاه به داخل» که هیچ «پِلنی» در پیوست نداشت، وضع را پیچیده‌تر و دولت «نوانقلابی» رییسی را وادار به پروپکانی کرده بود. اتفاقی که پیش‌تر احمدی‌نژاد هم تجربه کرده بود. حالا با گذشت نزدیک به سه سال از روی کار آمدن دولت رییسی، نه تنها وضعیت به حالت عادی بازنگشته، بلکه وضع به مراتب غیرعادی‌تر هم شده است. به عبارتی «وضعیت ابنرمال» تعمیق و «وضعیت نرمال» کاملا از دسترس دور شده است. حالا صعود سرسام‌آور قیمت‌ها، با جهش بی‌سابقه دلار، همان شعار «نگاه به داخل» را هم با ابهام مواجه کرده است. تا چند ماه دیگر، ابراهیم رییسی وارد سال پایانی دوره چهار ساله‌اش خواهد شد بی‌آنکه توانسته باشد دستاورد قابل ملاحظه‌ای به دست آورده باشد. دولتی که با شعار تک رقمی کردن تورم بر سر کار آمده بود، حالا به تورمی افسارگسیخته رسیده است. به‌رغم همه آمار‌هایی که ارایه می‌شود، سفره خالی مردم و ریزش طبقه متوسط به طبقه فرودست حاصل همان انزوای «نخبگان» یا «قشر الیت» به بهانه «جوان‌سازی» دولت است که با آزمون و خطا امور کشور را پیش می‌برد!
تبلیغ از بلندگوی رسمی - صدا وسیما - برای خرید کالا‌های خانگی به قیمت سال قبل، به نظر حالا یک دستاورد است! البته دستاوردی از جنس «استثنا» برای جماعتی «استثنا!» جماعتی برخوردار از حمایت که می‌توانند از این «وضعیت استثنا» نهایت بهره را ببرند بی‌آنکه گروهی رقیب کسب و کارشان را تهدید کند! پدیداری چنین «استثناهایی» نه تنها موجب افتخار نیست، بلکه موجب تاسف هم هست. توزیع رانت، دستاورد نیست، بلکه نشانه نوعی معلولیت در نظام مدیریت است. معلولیتی برآمده از همان «وضعیت ابنرمال» که دولت چاره‌ای برای آن در دست ندارد. شاید به این دلیل که خود برآمده از همان «وضعیت استثنا» است.

دیگر خبرها

  • سیاسی‌بازی در شوراها مانع خدمت‌رسانی می‌شود
  • لابی‌های سنگین در راهروهای مجلس برای صندلی ریاست
  • واکنش کنایه آمیز مقام دولتی به انتقادات مجلس از قیمت دلار و وضعیت بازار ارز
  • دولت در حوزه اقتصادی از ابتدا ضعیف بود | به انتخابات آمریکا نزدیک شویم ارز صعودی می‌شود
  • اخبار سیاسی ۸ اردیبهشت؛ رقابت‌ها برای ریاست مجلس/تحلیل‌ها از خیزش دانشجویان آمریکایی
  • هروی: حاکمیت باید در انتخابات ۱۴۰۴ اندکی نرمش نشان دهد /برای حل مشکلات اقتصادی، درهای کشور برای تعامل با بیرون باز شود
  • ۴ فهرست در دور دوم انتخابات مجلس با هم رقابت می‌کنند
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • کارگران سربازان فداکار جبهه جنگ اقتصادی هستند
  • پاشنه آشیل مجلس دوازدهم از نگاه سخنگوی حزب اعتدال و توسعه /جریان رائفی پور به دنبال هدایت و مدیریت مجلس است